« آنکال »: معادل « گوش به زنگ »« اسکورت » : معادل آن را « هم روان »« بلوار » : معادل « چار باغ »«پاستا» : معادل «خمیراک» «کرنر»معادل«کنج»

یزدفردا:فرهنگستان زبان و ادب فارسي براي واژه «پاستا» معادل فارسي «خميراك» و براي واژه «كرنر» معادل فارسي «كنج» را در نظر گرفته است.


 معادلسازی کلمات راهکار و روشی بوده که تمام ملت ها در برابر ورود کلمه بیگانه به زبان خود به کار می بستند دلیل آن را می توان نوعی دفاع از هویت ملی و مقابله با فرهنگ بیگانه دانست این مسئله در تمام دوران ها جاری بوده و امروزه تنها فرم و شکل آن تغییر یافته است با ورود اسلام به ایران کلمات زیادی از عربی به فارسی وارد شد البته بسياري از آنها به مرور تغییر تلفظ دادند.
 
این مسئله به تفاوت ترکیب بندی ساخت کلمه باز می گشت امروزه معادلسازی کلمات بر دوش فرهنگستان زبان و ادب فارسی است و کلمات زیادی توسط این نهاد معادلسازی می شود اما دلیل اصلی خوب استقبال نکردن مردم از آنها چیست؟ اين مسئله بيشتر به سختي تلفظ  و نامانوس بودن با زبان متداول امروز باز مي گردد البته در اين ميان نبايد از رعايت نشدن احتمالی زيبايي كلمه در ساخت آن نیز غفلت ورزيد. موارد ذیل مثالهایی از این دست هستند.
 
1- «پاستا» - یکی از کلمات معادلسازی شده کلمه «پاستا» است که برای آن معادل «خمیراک» را ساخته اند در معادلسازی کلمه علاوه بر فرم ساخت آن مانوس بودن با زبان امروز نیز اهمیت دارد در زبان فارسی ساخت واژه از الگویی خاص پیروی می کند در اینجا ترکیب اسم و پسوند را می بینیم این واژه در متون کهن ادبیات چون شاهنامه، تاریخ بیهقی و اشعار کسانی چون سعدی ، حافظ ، خیام و مولانا به چشم نمی خورد البته اساس معادلسازی در فرهنگستان زبان و ادب فارسی به ساخت واژه جدید باز می گردد نه استفاده از واژه های قدیمی .
 
2- «کرنر» - اين واژه ، اصطلاحی در ورزش فوتبال است که برای موقعیتی خاص به کار می رود كه در فرهنگستان زبان و ادب فارسی معادلسازی شده و برای آن کلمه «کنج» را مطرح کرده اند ، البته کلمه «کنج» در زبان فارسی کلمه ای قدیمی محسوب می شود . بعنوان مثال این کلمه در این بیت گلستان سعدی به کار رفته است ؛
 
زبان بریده به کنجی نشسته صم بکم            به از کسی که نباشد زبانش اندر حکم
 
القصه میان کنج گلستان سعدی و اصطلاح ورزش فوتبال تفاوت زیادی وجود دارد کنج زبان فارسی معادل « at the corner » است که برای بیان محل خاص یک شیء یا مکان به کار می رود ، شاید تنها شباهت کلمه «کرنر» و «کنج» را بتوان محل اصابت ضربه به توپ دانست .

فرهنگستان زبان و ادب فارسی معادل فارسی کلمات « آنکال » ، « اسکورت » و « بلوار » را کلمات «گوش به زنگ »، « هم روان » و «چارباغ» معرفی کرده است.


، زبان فارسی از گذشته های دور تا کنون با کلمات بیگانه زیادی مواجه بوده است و در هر زمان به گونه ای برای این کلمات معادلهایی وضع کرده است. زمانی این معادلسازی در تغییر تلفظ کلمه رخ می داد .امروز با ساخت کلمه جدید برای معادلسازی روبرو هستیم. اما اینکه این معادلسازی ها تا چه حد ضرورت دارد و اینکه ایا باید برای تمام کلمات معادل ساخت مسئله مهمی است. پاسخ به این سوالات کار اسانی نیست. در زبان انگلیسی هم می بینیم که برای کلمه « الکل » تنها یک واج افزوده اند که آن هم می تواند بنا بر ضرورت سهولت تلفظ کلمه باشد. این مسئله در زبان عربی به گونه دیگری است در این زبان برای تمام کلمات بیگانه معادل قرار می دهند البته این مسئله به نبود چند واج در این زبان بازمی گردد . عرب زبانها مجبور هستند به جای تلفظ واج «پ» در هر زبانی «ف» را قرار دهند. اما این مسئله در کلمات « آنکال » ، « اسکورت » و « بلوار » خود را چگونه نشان می دهد؟
 
3-« آنکال »: معادل « گوش به زنگ » را برای آن قرار داده اند. این معادل بیشتر یک عبارت اسمی است تا یک واژه. تک تک وازه های آن در زبان فارسی دیده می شود و از نظری دستوری می توان آن را « قید حالت » نامید و بیشتر مبین حالت فرد است. پس می توان اینگونه برداشت کرد که فرهنگستان زبان و ادب فارسی کلمه لاتین را معادل قید حالت در زبان فارسی قرار داده و بنابر این مسئله به واژه سازی پرداخته است . این معادل در زبان فارسی به کار می رود و کمتر با معادل لاتین آن در بین عموم مردم مواجه می شویم.
 
4-« اسکورت » : معادل آن را « هم روان » قرار داده اند این کلمه از ترکیب اسم ، بن مضارع فعل«رفتن» و ان جمع ساخته شده .ترکیب این کلمه در قیاس با کلماتی چون «هم گام » و « همقدم » در زبان فارسی وضع شده است. این کلمات در زبان امروز دیده می شوند و هر قشری از جامعه به تناسب خود از کلمه « همگام » یا « همقدم » استفاده می کنند هرچند کلمه « همگام » ادبی تر به نظر برسد. البته نباید از نظر دور داشت که کلمه « رهرو » را نیز در قیاس با کلمه « هم روان » داریم در این کلمه می توان ترکیب فعل مضارع « رفتن » را مشاهده کرد. و این کلمه را در این بیت مشهور که اکنون بیشتر به صورت ضرب المثل به کار می رود مشاهده می کنیم.
 
رهرو آن نیست گهی تند و گهی خسته رود 
رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود
 
البته امروز کلمه لاتین آن بیشتر به کار می رود این مسئله به این دلیل اتفاق افتاده که گمان می کنیم در زبان فارسی نمونه هایی برای کلمه « هم روان » نداریم و ساخت آن نوعی بدعت در زبان فارسی است اکنون مشاهده کردیم که بدعتی در این کلمه نیست.
 
5-« بلوار » : معادل « چار باغ » را برای آن ساخته اند این معادل از تلفظ عامیانه عدد « چهار » و اسم ساخته شده است و در قیاس با آن کلمه « چهار سوق » را داریم و کاربرد این کلمه را می توان در دوره قاجار به خوبی مشاهده کرد. کلمه « چار باغ » در زبان امروز تنها به عنوان نام محله ای خاص در تهران به کارمی رود اما کاربرد آن را به عنوان معادل « بلوار » مشاهده نمی کنیم البته این کلمه آنقدر در زبان فارسی به کار رفته است که کلمه لاتین بودن آن کمتر خودنمایی می کند. البته زبان انگلیسی و فارسی از یک خانواده زبانی هستند هر دو زبان در دسته زبانهای هند و اروپایی قرار می گیرند و نزدیکی کلمات در این دو زبان زیاد است به همین دلیل است که گاهی فارسی زبانها متوجه انگلیسی بودن برخی کلمات نمی شوند و شاید ساخت معادل برای کلماتی خاص تعجب برانگیز باشد.
 
  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا